فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Sort Out
ˈsɔːrt̬.aʊt
ˈsɔːt.aʊt
معنی‌ها
phrasal verb
B2
سروسامان دادن
phrasal verb
حل کردن مشکل
phrasal verb
دسته‌بندی کردن
phrasal verb
رو به راه کردن
phrasal verb
حمله کردن
phrasal verb
مهیا کردن، جور کردن چیزی برای کسی
مترادف و متضاد sort out
-
phrasal verb clarify by reviewing mentally
-
phrasal verb arrange
-
phrasal verb fix (as a problem)
-
phrasal verb organise or separate into groups (as a collection of items)
-
phrasal verb separate from the remainder of a group; often construed with from (so as to make tidy)
-
phrasal verb attack physically
-
phrasal verb provide (somebody) with a necessity or a solution to a problem
ارجاع به لغت sort out
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «sort out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sort out
لغات نزدیک sort out
- - sort merge
- - sort of
- - sort out
- - sortable
- - sorter